جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    حدیث / آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
    بخش دهم

    تفسير عزت‏

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 103

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عِزَتِكَ بِاعَزِّها

    وَ كُلُّ عِزَتِّكَ عَزيزَةً؛

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّها.

    تفسير ادبى‏

    «عزت» از نظر لغت به معناى «غلبه»، «قُوّت» و چيزى كه معادل ندارد و عزيزُ الوُجود است، آمده است. پروردگار عالم به حسب ذات بر هر چيزى غلبه دارد.

    قرآن مى‏فرمايد:

    «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكيمُ الْخَبيرُ.»[1] «وَاللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ امْرِهِ»؛[2] پروردگار عالم غالب بر هر چيزى است، و بر بنده‏هايش غالب مى‏باشد.

    پروردگار عالم از نظر ذات مقدسش قوى است و مؤثرى در اين عالم جز خدا نيست، و تأثير هر چيزى به واسطه خداست:

    «يا ايُّهَا النَّاسُ انْتُمُ الفُقَراءُ الَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَميدُ.»[3] ما سوى الله و مردم، فقر و ربط محض‏اند. غنى مطلق اوست، و هر اثر و تأثيرى در اين عالم به واسطه وجود او مى‏باشد. پروردگار عالم از نظر ذات مقدسش عديل‏

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 104

    ندارد، و صرف الوجود است و صرف الوجود مانند و نظيرى ندارد: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ‏ءٌ.»[4] چنان كه پروردگار عالم از نظر صفات جمال و جلال، به هر سه معنا، عزيز است از نظر صفات غالب است؛ يعنى تأثير هر چيزى به واسطه صفات جمال و جلال اوست.

    پروردگار عالم از نظر صفات عديل، مثل، بدل و نظير ندارد. نه از نظر صفاتِ جمال، و نه از نظر صفات جلال كسى همانند او نيست.

    فعل و فيض مقدس پروردگار عالم برماهيات غالب است، و مبدأ همه آثار است و فيض مقدسش عدل ندارد، چنان كه قرآن فرموده است: «فَانَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعًا.»[5]

    شرح عرفانى‏

    عارفى كه بر درِ خانه خدا مى‏رود، اگر متوجه باشد وقتى كه به ذات مقدس، صفات و اسماى خدا توجه مى‏كند، پروردگار عالم را اقواى از هر چيزى و صفات خود (صفات جمال و صفات جلال) مى‏بيند، در اين نظر مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِاعَزِّها؛

    اى خدا! به در خانه‏ات آمده‏ام، تمام توجهم به عزت تو و به عزيزترين عزت‏هايت است؛ يعنى به ذات مقدست تو را قسم مى‏دهم.»

    عارف وقتى به عالم اسما و صفات توجه كند، و ببيند كه همه صفات خدا عين ذات خداست، مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزيزَةً

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 105

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّها؛

    اى خدا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و فقط تو را مى‏بينم كه غالب بر هر چيز، مبدأ هر اثر و وجود بى نظير هستى. اى خدا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و تو را به ذات مقدست،- كه صرف عزت است- قسم مى‏دهم.»

    اما اگر عارف در عالم اسماى افعال و عالم كثرت، به فيض مقدس ربوبى نظر داشته باشد و كثرت ببيند، در اين حال مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِاعَزَّها؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و به فيض مقدست نظردارم، و مى‏بينم كه عزيزترين فيض مقدست، حقيقت محمدى صلى الله عليه و آله است، و تو را به پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله قسم مى‏دهم.»

    عارف وقتى كه فيض مقدس را بسيط مى‏بيند، مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزيزَةٌ

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعِزَّتِّكَ كُلِّها؛

    اى خدا! همه عزت‏هايت عزيز است، يك چيز بيشتر نيست. اى خدا! به در خانه‏ات آمدام، و تو را به سعه رحمت و عزتت در اين عالم وجود، قسم مى‏دهم.»

    درس ولايى‏

    عارف گاهى نظر به اهل‏بيت عليهم السلام دارد و مى‏خواهد اهل‏بيت عليهم السلام را كه عزيزترين موجودات است، به خانه خدا ببرد، وى در اين نظر مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِاعَزِّها؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، نظر به چهارده معصوم دارم، و تو را به عزيزترين آن‏ها (پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله) قسم مى‏دهم.»

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 106

    وى وقتى توجه كند به اين كه چهارده معصوم داراى يك عزت و نورند، مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزيزَة

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّها؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و تو را به چهارده معصوم قسم مى‏دهم.»

    تذكر اخلاقى‏

    چيزى كه بايد در اين جمله به آن توجه داشت اين است كه مؤمن عزيز است، قرآن مى‏فرمايد:

    «وَللَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤمِنينَ وَلكِنَّ الْمُنافِقينَ لايَعْلَمُون»؛[6] عزت مختص خدا، پيامبر و مؤمنين است، ليكن منافقين نمى‏فهمند.

    هر چه ايمان، بيشتر در دل رسوخ كند مؤمن عزيزتر شده و مى‏تواند بر هر چيزى غالب و مبدأ هر چيزى شود؛ يعنى در عالم تكوين تصرف كند، و مى‏تواند بى نظير باشد. اگر انسان، كامل باشد در عالم وجود بى نظير است، مى‏تواند عزيز باشد، و محبت وابهتش در دل‏ها ريخته شود. قرآن مى‏فرمايد:

    «مَن كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً»؛[7] هر كس عزت مى‏خواهد، عزت يك سره از آن خداست.

    اى انسان اگر رابطه‏ات با خدا محكم شد عزيز مى‏شوى؛ عزيز به هر سه معنا. قرآن مى‏فرمايد:

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 107

    «انَّ الَّذينَ آمَنوُا وَ عَمِلوُا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الَّرحْمنُ وُدّاً»؛[8] كسانى كه ايمان آوردند و طبق ايمان عمل كردند و كارهاى شايسته انجام دادند پروردگار عالم محبت آن‏ها را در دل‏ها مى‏ريزد و آن‏ها را بر دل‏ها حاكم مى‏كند.

    امام حسن عليه السلام در روايتى هنگام مرگ، به جناده فرموده است:

    «جُنادَةُ! و اذا ارَدْتَ عِزّاً بِلا عَشيرَةٍ وَ هَيْبَةً بِلاسَلْطَنَةٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصيَةِ اللّهِ الِى‏ عِزِّطاعَتِه؛[9]

    اگر مى‏خواهى در بين مردم عزيز باشى بدون اين كه خويشاوندانى داشته باشى، اگر مى‏خواهى ابهت داشته باشى بدون اين كه قدرت و سلطنت ظاهرى داشته باشى لباسِ ذلتِ معصيت را بكَن، و لباسِ عزت اطاعت را بپوش.»

    اسباب ظاهرى به كسى عزت نمى‏دهد. مكنت‏ها، قدرت‏هاو مال و منال اين دنيا، فانى است. آن چه به انسان عزت حقيقى مى‏دهد و انسان را به جايى مى‏رساند كه همه از او حساب ببرند، رابطه با خداست؛ آن چه به انسان عزت مى‏دهد، روزه، دعاى سحر، نماز شب و خواندن قرآن است اگر با حال خوانده شود، و زبان بگويد و دل از او متابعت كند. معرفت و نور خدا، و حكومت او بر دل هر چه بيش‏تر باشد، عزت و ابهت صاحب‏دل در جامعه بيش‏تر خواهد بود؛ بنابراين اگر عزت و ابهت مى‏خواهيد رابطه خود را با خدا محكم كنيد. در روايات مى‏خوانيم: «گناه موجب سقوط است.»[10] گناه، انسان را نه تنها پيش خدا مطرود مى‏كند بلكه پيش اهل‏بيت و در جامعه هم مطرودش مى‏كند.

    گناه موجب مى‏شود تا براى انسان در جامعه يك حّسِ بدبينى پيدا شود و در

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 108

    جامعه مطرود شده و ابهت و عزت خود را از دست دهد، اگر چه قدرت ظاهرى، مال و منال، مكنت و عشيره داشته باشد. ولى «مؤمن» يعنى آن كه رابطه‏اش با خدا محكم است- اگر چه هيچ كس را ندارد- عزيز است. چون خدا را دارد همه چيز دارد.

    -/ ذلت از طرف خدا چه وقت پيدا مى‏شود؟

    وقتى كه انسان مطرود شود.

    - كى انسان مطرود مى‏شود؟

    وقتى كه گناه در زندگى او زياد باشد.



    [1]. انعام، آيه 18.

    [2]. يوسف، آيه 21.

    [3]. فاطر، آيه 15.

    [4]. شورى، آيه 11.

    [5]. نساء، آيه 139.

    [6]. منافقون، آيه 8.

    [7]. فاطر، آيه 10.

    [8]. مريم، آيه 96.

    [9]. حياة الامام الحسن بن على عليه السلام، ج 2، ص 482.

    [10]. ميزان الحكمة، ج 2، ص 986.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365